پنجشنبه، ۳۰ خورداد ۱۳۸۱
(June 20, 2002)
☼
º
04:34
×
اين بند ِ پاياني ِ شعر ِ حافظ رو چه جوری میخونی؟
عشقات رسد به فرياد،
و⁀ار خود به سان ِ حافظ قرآن ز ِ بر بخوانی بر چارده روايت!
اين، نگارش ِ «شاملو»⁀ئه. تو نسخههای ِ ديگه معمولن «... گر خود ... بخوانی در چارده ...» اومده. برداشت ِ من هميشه با اون چه که در نخستين بار از اين بند به ذهن میآد فرق میکرده. بيشترين برداشت اين⁀ئه که: «اگر به سان ِ حافظ قرآن بخوانی ... عشق به فريادت رسد». با اين همه گزينش ِ «و⁀ار(=و گر)» به جای ِ «گر» در کار ِ «شاملو» يه کم اين برداشت رو دگرگون میکنه. من برداشتام اين⁀ئه که «و⁀ار» به معنای ِ «و گر چه» و «هر چند که» هست، بهويژه که انگشتگذاري ِ حافظ روی ِ «از بر قرآن خواندن بر چارده روايت» (يعنی در بالاترين درجهی ِ شناخت) اين برداشت رو بهام درستتر نشون میده: «هر اندازه هم قرآنخوان و دينشناس ِ بزرگی باشی، باز اين عشقات⁀ئه که سرانجام به فرياد میرسه».
● پيشکش به «شبح»، که «عشق» رو فرادست ِ «عقل» میدونی، با همهی ِ واهمههايی که دارم از اين نگرش... و میدونی چهرا...