پنجشنبه، ۹ خورداد ۱۳۸۱
(May 30, 2002)
☼
º
7:53
×
اين نوشتهی ِ «باکره» رو با عنوان ِ حجاب میخوندم و نوشتهی ِ «گلکو» و «زويا»ی ِ هزار و يک شب رو... نمیخوام دربارهش چيزی بگم، چون گمون کنم مثل ِ خيلی وقتها حرف ِ اصلي ِ نويسنده، پشت ِ يه موضوع ِ حساسيتبرانگيز گم شده (و البته تقصير ِ خود ِ حضرت ِ «باکره» هم هست، چون اصلن حرف ِ اصلي ِ اين نوشته که حجاب نيست که اين رو پرچم کرده بالاش)... بگذريم. اين نوشتهها، من رو ياد ِ گفتوگويی انداخت که چندی پيش با يکی از دوستها پيش اومد. نمیدونم سر ِ چی حرف به اينجا کشيد که به گمون ِ هر دومون بيشتر ِ مردم با حجاب (دست ِکم به اين شکلاش) اصلن موافق نيستن و بعد، اين که بهْترين کار برای ِ دونستن ِ خواست ِ مردم همهپرسي⁀ئه. تا اينجا هر دو با هم همراه بوديم. اما چشهاش گرد شد وقتی گفتم که ديدگاه ِ من اين⁀ئه که اين پرسش بايد از مردها هم انجام بشه، برعکس ِ اون که میگفت اين فقط و فقط حق ِ زنها⁀ست که در اين باره پاسخ بدن.